۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

خامنه‌ای آخرین رهبر ایران خواهد بود

می‌توان فهمید چرا لیبرال‌ها و اصلاح‌طلبان ایرانی در سراسر جهان معتقد بودند که انتخابات و سرکوب گسترده مردم در ماه‌های گذشته به تقویت تندروها در ایران می‌انجامد. با در نظر گرفتن چشم‌انداز کوتاه مدت می‌توان گفت که آن‌ها درست می‌گفتند:

محمود احمدی‌نژاد هم‌چنان رییس‌جمهور ایران است و مخالفان‌ را سرکوب کرده است. اگر چه با در نظر گرفتن چشم‌انداز بلندمدت می‌توان مخالفان را پیروز این میدان دانست: حتی اگر سیستم تئوکراتیک بتواند از بحران کنونی جان سالم به در برد، علی خامنه‌ای احتمالا آخرین رهبر در ساختار قدرت جمهوری اسلامی خواهد بود که همه قدرت را در اختیار دارد.

اکنون در مدارس مذهبی و حوزه‌های علمیه قم، پایتخت مذهبی ایران، بحث‌هایی پیرامون راهکارهای حذف جایگاه «ولایت فقیه» که روح‌الله خمینی در زمان تاسیس جمهوری اسلامی در سال ۱۹۷۹ بنیان نهاد، برانگیحته شده است.

خمینی به تصریح گفته بود که نقش وی به عنوان رهبر تام‌الاختیار سیاسی و مذهبی، مورد تایید خدا، محمد پیامبر مسلمانان و آخرین وارث او، امام دوازدهم شیعیان است که به اعتقاد شیعیان در سال ۹۴۱ پس از میلاد برای در امان ماندن از خلفای سنی مخالف خود عصر غیبت‌اش آغاز شد اما روزی ظهور خواهد کرد تا صلح و عدالت را برای همیشه در زمین حکم‌فرما کند.

به‌رغم سوابق درخشان حوزوی، مواضع انقلابی و کاریزمای مذهبی خامنه‌ای، تفسیر رادیکال وی از مذهب شیعه واکنش‌های اعتراضی گسترده‌ای را در میان روحانیون بلندپایه ایران پدید آورده است. منشا مخالفت بسیاری از آن‌ها این دیدگاه سنتی است که در غیاب امام دوازدهم، قدرت سیاسی همواره نامشروع است، در حالی که اکنون برخی از متفکران مذهبی می‌گویند همواره نگران این بوده‌اند که ادعای حاکمیت الهی در تضاد با ارزش‌های جمهوری قرار گیرد، حتی اگر آن جمهوری یک جمهوری اسلامی باشد.

خمینی با تکیه بر قدرت بی‌حد و حصر و تاثیر بی‌مانندش بر مردم ایران و نیز احترامی که در میان شیعیان و سنی‌های سراسر جهان داشت، می‌توانست منتقدان خود را آرام کند. اما اکنون رفتار نابخردانه جانشین وی، خامنه‌ای، موهبت‌های دوران خوش گذشته را بر باد داده و به شدت از اعتبار این جایگاه کاسته است.

واکنش خامنه‌ای به تظاهرات گسترده معترضان به نتیجه انتخابات در تابستان امسال، مهر تاییدی بود بر باوری دیرپا در میان اکثریت علما و محققان مذهبی که پیش از این کمتر کسی جرات بیان‌اش را داشت: باور به این‌که حاکمیت مطلقه روحانیت، صرف‌نظر از این‌که چه کسی قدرت نهایی را در دست دارد، می‌تواند منجر به حاکمیتی استبدادی شود و به همین خاطر باید چنین جایگاهی را از بین برد. قدرت مطلقه نمی‌تواند وجود داشته باشد، چرا که همان‌طور که خامنه‌ای نشان داد، انسان جایزالخطا است.

در خارج از ایران هم این نکته به‌خوبی فهمیده شده که روحانیون حاکم بر آن کشور به این نتیجه رسیده‌اند که با معترضانی که در خیابان‌ها حضور یافتند منافع مشترکی دارند؛ آن‌چه دیگر کشورهای جهان هنوز درک نکرده‌اند این است که حتی آن روحانیون هم می‌خواهند خامنه‌ای برود.

حسین‌علی منتظری که از ارکان جنبش اعتراضی کنونی بوده و هم‌چنین محسن کدیور، از شاگردان وی که از متفکران مشهور مذهبی است و به خاطر دیدگاه‌های نواندیشانه مذهبی‌اش در ایران زندانی شده بود و اکنون در دانشگاه دوک آمریکا تدریس می‌کند، رهبری کمپین بر ضد ولایت فقیه را بر عهده دارند.

در ماه‌های اخیر، منتظری بیانیه‌های شدیداللحنی صادر کرده و این بحث را مطرح کرده است که ولی فقیه تنها در صورتی مشروعیت دارد که توسط اکثریت مردم مورد تایید قرار گرفته باشد. این بیانیه‌ها را می‌توان انتقاد مستقیم به خامنه‌ای دانست.

منتظری در یکی از بیانیه‌هایش با اشاره به تلاش خامنه‌ای برای قدرت یافتن بی‌حد و حصر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که تحت کنترل مستقیم خامنه‌ای است و در رویدادهای پس از انتخابات مسئولیت سرکوب گسترده معترضان، فعالان حقوق بشر و روزنامه‌نگاران مخالف را بر عهده داشت، نوشت:

«آن‌چه ما شاهدش هستیم ولایت نظامی است، نه ولایت مذهبی.»

منتظری که خمینی در ابتدا او را به‌عنوان جانشین خود برگزیده بود و سپس خامنه‌ای را جایگزین وی کرد، از دیرباز معتقد بود که اعتقاد خمینی به این‌که ولی فقیه منصوب خداوند است، نادرست است.

با برآمدن استبداد در ایران درست چند سال پیش از مرگ خمینی، منتظری در نامه‌هایی خصوصی به خامنه‌ای و هم‌چنین در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های مختلف، انتقاداتی پیرامون رفتار ایران در جنگ میان ایران و عراق مطرح کرد و صراحتا اعلام کرد که تلاش‌ ایران برای «صدور انقلاب اسلامی» این کشور را منزوی کرده است.

انتقادات وی اعتراضات گسترده‌ تندروها را در پی داشت که هنوز هم ادامه دارد و شاید به همین خاطر است که او از محبوب‌ترین منتقدان حکومت اسلامی است که اعتماد و احترام بسیاری را در داخل و خارج از ایران برانگیخته است.

آیت‌الله منتظری به قدرت بی‌حد و حصری که خمینی پیش از مرگ خود و جانشینی خامنه‌ای به این جایگاه بخشید نیز اعتراض کرده است. به اعتقاد وی رهبری باید توسط قانون محدود شود و به واسطه انتخابات، پاسخگوی مردم باشد.

از تهدیداتی که متوجه جایگاه ولی فقیه است همین بس که مصباح یزدی، رهبر معنوی و حامی سرسخت محمود احمدی‌نژاد مجبور شد تلاش کند تا به نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (که از نظر قدرت متکی به خامنه‌ای است) درباره آینده ولایت فقیه اطمینان بدهد.

این مانند این است که رهبر یک حزب دموکراتیک به مردم اطمینان دهد که ریاست‌جمهوری آینده روشنی دارد. بر اساس گزارش‌های رسانه‌های دولتی ایران، مصباح یزدی در جمع سپاهیان گفت: «ولایت فقیه، ستون خیمه انقلاب است.

در نظام اسلامی هر چیزی به امر و فرمان ولی فقیه مشروعیت می‌یابد ... هر حركت و فعاليتی در جهت تضعيف ولايت فقيه، موجب ضربه به اسلام و حركتی شيطانی است.»

اظهارات مصباح یزدی در کنار سخنان دیگری از این دست که اخیرا توسط تندروهای دیگر، در دفاع از این جایگاه و در جمع‌های مختلفی از هواداران «نظام اسلامی» بیان شده، به خاطر هراس آن‌ها از تردید هواداران در مشروعیت مقام خامنه‌ای است. نماینده خامنه‌ای در سپاه پاسداران در جمع «مبلغان نهاد نمايندگی رهبری در دانشگاه‌ها» به آن‌ها اطمینان داد که عزل رهبر ناممکن است. مجتبی ذوالنور گفت:

«ولايت و مشروعيت ولی فقيه ازسوی خداوند، پيامبر و معصومين است و اين‌گونه نيست كه مردم به ولی فقيه مشروعيت بدهند تا هر زمان كه بخواهند او را عزل كنند.»

روی کاغذ، مجلس خبرگان که متشکل از ۸۶ عضو است و ریاست آن بر عهده رییس‌جمهور اسبق، هاشمی رفسنجانی است که گوشه‌چشمی هم به جایگاه رهبری دارد، می‌تواند خامنه‌ای را از مقام رهبری عزل کند. اما ذوالنور تقریبا درست گفت که خامنه‌ای قرار نیست عزل شود، چون خامنه‌ای و دیگر تندروهای حاکم بر این ساختار سیاسی، معمولا توانایی لازم برای عزل و نصب خبرگان را دارند.

گذشته از این، عزل رهبر در چنین شرایطی - که ایران به شدت بر سر مساله هسته‌ای با غرب درگیر است - به این معنی است که حکومت اسلامی به بن‌بست رسیده است.

با این حال، حمایت از خامنه‌ای در میان روحانیون به سرعت رنگ باخته است. جانب‌داری او در نبردی سیاسی که به ابقای احمدی‌نژاد در قدرت انجامید، به اندازه کافی بد و غیرقابل دفاع بود، اما پس از آن هم با تایید رسمی سرکوب شهروندان ایرانی که در حرکتی دموکراتیک به نتیجه بحث‌برانگیز انتخابات اعتراض کرده بودند، آن‌قدر از اعتبار خود کاست که بسیاری از روحانیون از او روی‌گردان شدند.

از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ که من به‌عنوان خبرنگار گاردین در ایران مشغول به کار بودم، برخی از روحانیون در قم بر این باور بودند که ۳۰ سال حاکمیت روحانیون در ایران، وجهه روحانیت را که در طول تاریخ و در سنت شیعی همواره ناظر دولت بود و سعی ‌کرد تا در پیشگاه حاکمان از منافع مردم دفاع کند، مخدوش کرده است. امروز این احساس به شدت تقویت شده است.

در سال‌های اخیر و به‌خصوص پس از تظاهرات گسترده در پی انتخابات که مردم عادی هم در آن فریاد «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند و در اقدامی بی‌سابقه برای ابراز نفرت خود نسبت به خامنه‌ای، تصاویر او را لگدکوب کردند، محسن کدیور این بحث را مطرح کرد که ولایت مطلقه فقیه در سراشیبی سقوط قرار گرفته است، چرا که نسل جدید طلاب حوزه مخالف آن هستند. به اعتقاد کدیور آنها در اکثریت‌اند. تصور کنید کاردینال‌ها تصمیم بگیرند که پاپ دیگری انتخاب نکنند.

عبدالکریم سروش، دیگر نواندیش دینی که هم‌چون منتظری از نزدیکان خمینی بوده و در تاسیس جمهوری اسلامی نیز نقش داشته، در ماه سپتامبر نامه‌ای شدیداللحن به خامنه‌ای نوشت که در بسیاری از وب‌سایت‌های ایرانی هم منتشر شد. تیتر نامه سروش این بود:

«جشن زوال استبداد دینی» که در آن نوشت: «شما قربانی نظام بسته‌ای شده‌اید که دیرگاهی‌ست خود آن را آفریده‌اید ... آقای خامنه‌ای، می‌خواهم به شما بگویم دفتر ایام ورق خورده است و بخت از نظام برگشته است، آبرویش به یغما رفته و طشت رسوائی‌اش از بام تاریخ افتاده است ... خدا هم از شما روی‌گردان شده و ستاریت خود را باز گرفته است ... شریعت هم از شما شفاعت نخواهد کرد که مشروعیت از شما گریخته است.»

در داخل ایران، تعداد بسیار کمی از روحانیون علنا اعلام کرده‌اند که خامنه‌ای آخرین «ولی فقیه»‌خواهد بود. اظهاراتی از این دست می‌تواند آنها را در معرض خطر قرار دهد و به سادگی ممکن است متهم به خیانت شوند.

اما بسیاری از شخصیت‌های مذهبی و کسانی که به تاسیس این ساختار کمک کرده‌اند، صراحتا اعلام می‌کنند که این ساختار ورشکسته است. هرچه این بحران سیاسی و مذهبی آشکارتر می‌شود، این نکته هم وضوح بیشتری می‌یابد که مشکل اصلی از نظر بسیاری از ایرانیان، خامنه‌ای و قدرت بی‌حد و حصر اوست. چرا آنها باید بخواهند یک بار دیگر این تجربه را تجربه کنند؟

۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

متن صحبتهای دکتر سازگارا (چهار شنبه 27 آبان )

امروز چهارشنبه 27 آبان 88، 18 نوامبر 2009 میلادی

در مورد پنج موضوع صحبت می کنیم.

اعتصاب عمومی در کردستان

امروز چهارشنبه در شهرهای مختلف کردستان سقز، بانه، مریوان، سنندج و سایر نقاط
دعوت به اعتصاب عمومی شده و تعطیلی مغازه ها، بازار و اداره ها تا ظهر امروز و
خوشبختانه جناح های گوناگون در کردستان در تفاهم با هم و هم دل و هم سو این
دعوت را انجام داده اند . این بسیار آکسیون ، کنش سیاسی ، خوبی است و امیداورم
این جناح ها پاسخ مناسبی هم از مردم شهر های کردستان دریافت کنند.

به نظرم این روشی که بچه ها در کردستان شروع کرده اند و به دنبال خشونت هایی که
رژیم کرده و اعدام هایی که انجام شده امثال آقای فتاحیان، این روش اعتصاب یک
روزه ، یک نوع پیشگامی و پیشتازی است در مبارزات جنبش سبز و می تواند تجربه بچه
های کردستان به سایر نقاط هم سرایت کند و باید بعد از این کنش سیاسی که می کنند
این تجربیات را ببینیم و اندازه بگیریم و باید گفت یک بار دیگر کردستان پیشتاز
مبارزات آزادی خواهانه در سطح کشور شده است.

اعتصاب غذا در علم و صنعت

دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در تهران اعتصاب غذا کرده اند برای خواسته هایی
که دارند برخی صنفی، برخی سیاسی و شعار های جنبش سبز هم داده شده است در علم و
صنعت و من همه این ها را مقدمه ای می دانم برای حرکت 16 آذر.

در قزوین هم آقای رسایی که پشیتبان آقای احمدی نژاد و دولت او ست در مواقعی حرف
های بسیار تندی هم در حمله به مخالفین و حمایت از کودتاچی ها می زند، در
دانشگاه قزوین آن چنان با برخورد دانشجویان مواجه شده که خودش بالاخره به صدا
آمد و گفت در هیج جایی به اندازه قزوین تحقیر نشده است. به هر حال این برخورد
بچه ها نشان داد پشتیبانان کودتاچی ها در میان مردم جایی ندارند.

ایران یکی از فاسد ترین ها

در گزارشی که سازمان شفافیت بین الملل داده است و بررسی ای که کرده از بین 170
کشور دنیا که بررسی شده اند ، ایران رتبه 168 را به دست آورده یعنی دو تا مانده
به آخر، فاسد ترین کشورها در دنیا.

این موضوع به خوبی نشان می دهد فساد سازمان یافته ای که در اقتصاد ایران از بیت
رهبری و سپاه پاسداران شکل گرفته و دولت دست نشانده ای مثل دولت آقای احمدی
نژاد که دست سپاه را در همه جای کشور وارد کرده است تا چه اندازه فاسد است. همین
طور وابستگی هایی که دولت و سازمان ها یش به اجنبی هایی مانند روسیه دارند. و
این اقتصادی که تا بن دندان ناسالم است غیر از ناکارامدی چگونه فساد سازمان
یافته ای را در کشور به وجود آورده است و چگونه تا پایین ترین رده های کشور را
فاسد کرده است.

من فکر می کنم بحثی که درباره عدم مشروعیت سپاه می کردیم و عدم مشروعیت مالی
یعنی فساد مالی ، فسادی که ده ها شرکت را سپاه تصرف کرده است، ایرانسل ،
مخابرات ، کشتی سازی، گروه های مالی و سرمایه گذاری، بانک پاسارگاد این مجموعه
که یک سرش هم در بیت رهبری است و همه آن ها با اجازه رهبری هم انجام شده نوع
فسادی را در کشور به وجود آورده که اصلی ترین دلیل این کودتا ها ، سرکوب ها و
آدم کشی ها هست و در تاریخ معاصر ما هم بی سابقه بوده است .

بدون شک از مشروطه تا الان، اگر نگوییم قبل از آن دولت و حکومتی با این درجه
از فساد نداشته ایم . این موضوع است که ایران را به یکی از فاسد ترین کشور ها
به لحاظ اقتصادی تبدیل کرده است.

نکته چهارم این است که آقای یدالله جوان مسوول بخش فرهنگی سپاه و کسی که به شدت
از کودتا و کودتاچی ها حمایت می کرد و باید بگوییم از مهره های کودتا است در
نشریه صبح صادق سپاه طی مقاله ای که نوشته حملات تندی به دولت آقای احمدی نژاد
و یار ایشان یعنی آقای رحیم مشایی کرده است.

این شکافی که بین سپاهی ها و دولت آقای احمدی نژاد به وجود آمده است . از مدتی
قبل شروع شده است. یعنی کودتاچی هایی که مردم را کشته اند ، تجاوز کرده اند و
زندان کرده اند و این جنایت ها را آفریده اند تا یک دولت دست نشانده را سر کار
بیاورند الان با خود آن دولت مشکل پیدا کرده اند ، احتمالا به این دلیل که دولت
برخی جا ها به سازشان نرقصیده است ولی مهم تر از ان جاهایی که تضاد منافع پیدا
کرده اند.

همان طور که قبلا گفتیم آقای احمدی نژاد دو تا نامه «کی بود کی بود من نبودم »
برای اعلام برائت نوشته بوده به آقای خامنه ای که وقتی در جلسه شورای امنیتت
کشور مطرح شده با واکنش تند فرمانده سپاه آقای جعفری مواجه شده و در حد فحش و
داد زدن سر آقای احمدی نژاد کار بالا گرفته است.

به هر حال این شکاف به موازاتی که حرکت جنبش توسعه پیدا می کند و ناکارامدی
دولت بیشتر می شود توسعه می یابد. و قتی مردم با کم کاری، با اعتصاب سفید ،
اعتصاب به سبک ایتالیلیی با عدم همکاری با دولت و عدم سرمایه گذاری نارضایتی
خودشان را نشان می دهند این ناکارآمدی های دولت تشدید می شود و این تضاد ها و
شکاف ها توسعه پیدا می کند.

شانزده آذر

اما نکته آخری سوالی است که از بین همه سوالاتی که درباره 16 آذر هست انتخاب
کردم که جواب بدهم که البته سوال مهمی است. یکی از دوستان پرسیده است که در روز
سیزده ابان حکومت بسیار خشن برخورد کرد. شاید چند هزار نفر مجروح شدند. طبق
لیستی که خود حکومت اعلام کرده 82 نفر هنوز در زندان اند و سوال این دوست ما
این است که خوب فرض کنید ما 16 آذر هم در سطح همه دانشگاه ها حرکتی داشتیم بعدش
چی؟ به کجا می رسیم؟

من در پاسخ این دوست عزیز مجبورم کمی از گذشته یاداوری کنم تمام بحث هایی را
که داشتیم . تنها کنش سیاسی ما تجمع توی خیابان نیست و یا یک تظاهرات یک پارچه
میلیونی که البته فیلم های بزرگ و زیبایی هم دارد که اگر سرکوب شد بگوییم کاری
نمی توانیم بکنیم.

همان طور که بعد از سرکوب سی خرداد ما با تغییر تاکتیک شروع کردیم به شعار
نویسی، تظاهرات پراکنده، الله اکبر گفتن، بوق زدن تو خیابان راهپیمایی سبز شب
جمعه و آرام آرام نیرو هایمان را جمع کردیم و یک مرتبه وقتی 18 تیر به خیابان
آمدیم دیدیم این ملت نترسیده و مقاوت ادامه دارد.

ادامه سرکوب 13 آبان وقتی در 16 آذر به شکل تظاهرات پراکنده انجام شود، انواع
دیگر مبارزات را هم ما دنبال بکنیم. ما را آماده می کند برای مرحله بعدی که
فردا راجع به آن صحبت خواهم کرد.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی

۱۳۸۸ آبان ۲۶, سه‌شنبه

حاکمان امروز از شاه بي رحم ترند

رهبران مبارز مخالف دولت را متهم کردند که از حکومت شاه بي رحم ترند در عین
حال مقامات ایران اعلام کردند که سرکوب هاي اینترنتي جدیدي در راه است

گزارش بوستون گلاب از وضعیت منقدان حکومت در ایران- روز

رهبران مبارز مخالف دولت را متهم کردند که از حکومت شاه بي رحم ترند در عین حال مقامات ایران اعلام کردند که سرکوب هاي اینترنتي جدیدي در راه است تا جنبش اصلاحات یکي از ابزار هاي تبلیغات زنده اش را از دست بدهد.

دو چهره اصلاح طلب مطرح گفتند که نیروي انتظامي براي مقابله از تظاهرات ضد دولتي که هفته گذشته در جریان سي امین سالگرد حمله به سفارت آمریکا صورت گرفت، از نیروهاي ویژه استفاده کردند.

میرحسین موسوي و مهدي کروبي، که جنبش اعتراضي نسبت به انتخاب مجدد محمود احمدي نژاد در انتخابات ماه ژوئن از باطوم استفاده کردند و حتي به سر زنان باطوم زده اند. آنهااین اقدام را اقدامي زشت توصیف کردند که حتي در دوران محمدرضا شاه پهلوي که با انقلاب اسلامي سال 1979 سرنگون شد، چنین رفتاري با مردم صورت نگرفته بود.

در بسیاري از وبسایت هاي مخالف دولت از قول مهدي کروبي نوشته شده است:« من نمي فهمم این چه رفتاري است که با مردم مي کنند. من پانزده سال با حکومت پهلوي مبارزه کردم اما چنین سرکوب هایي ندیدم».

این اظهارات اینترنتي تکیه گاه اصلي جنبش مخالفان است که با وجود سرکوب هاي وحشیانه، تلاش مي کند در اعتراض به نتیجه انتخابات ماه ژوئن به خیابان بیاید وزنده بماند. موسوي و حامیانش معتقدند که او پیروز واقعي انتخابات است اما احمدي نژاد با تقلب خود را برنده انتخابات معرفي کرده است.

مقامات ایران در تلاش آشکارشان براي خاموش کردن مخالفان، اعلام کردند که پلیس اینترنتي براي شناسایي افراديکه در سایت هاي سیاسي اقدام به نشر اکاذیب مي کنند، تشکیل شده است.

اکثر وبسایت هاي مخالفان در حال حاضر فیلتر شده اند اما فعالان ایراني به محص فیلتر شدن سایتي، سایت جدیدي را ایجاد مي کنند.

دوزاده واحد نیروي انتظامي به بازجویان گزارش مي دهند. سرهنگ مهرداد امیدي، رئیس واحد مبارزه با جرائم اینترنتي گفت که آنها در کساني را که اقدام به "توهین و نشر اکاذیب" مي کنند، تحت تعقیب قرار مي دهند، این عبارتي است که بسیاري از فعالان مخالف به آن متهم شده اند.

روزنامه نگار اصلاح طلب، اکبر منتجبي، این اقدام را آخرین دور سختگیري ها درمورد رسانه ها در کشور توصیف کرد و گفت:« مقامات مي دانند که اینترنت یکي از محدود راه هایي براي مخالفان است تا صدایشان را به گوش جهان برسانند. آنها مي خواهند صداي مخالفان را خاموش کنند.

ایران همچنین روز یکشنبه با محکوم کردن یک فعال دانشجویي به هشت سال زندان یکي دیگر از ابزار کلیدي اش براي مقابله با مخالفان را استفاده کرد. بیش از صد فعال سیاسي که برخي از آنان اصلاح طلبان کهنه کار هستند از ماه اوت در دادگاه حاضر شده اند و به اتهام شرکت در تظاهرات و تلاش براي براندازي حکومت اسلامي کشور، محاکمه شده اند.

موسوي روز شنبه گفت که سرکوب مردم در خیابان و در رسانه ها مانع از این نمي شود که مردم دست از خواسته هاي مدني و آزادي هاي سیاسي و دموکراسي خواهي بردارند.

موسوي گفت:« ما خواستار آزادي زنداني هاي سیاسي هستیم. ما بدنبال تضمین براي برگزاري انتخابات سالم هستیم. ما خواسستار آزادي مطبوعات و آزادي بیان هستیم. اسلام دیني منطقي است نه دیني که قلم ها را بشکند و روزنامه ها را فله اي تعطیل کند».

موسوي و کروبي در گفته هایشان دست به روي نقاط حساس گذاشتند و حکومت ایران را با حکومت شاه مقایسه کردند.

رهبران ایران اسلامي، بارها حکومت شاه را که از سوي آمریکا حمایت مي شد، بعنوان حکومتي دیکتاتور و بي رحم تقبیح کردند.حکومت شاه چند بار به روي تظاهر کنندگان آتش گشود و بسیاري از زندانیان سیاسي گفته اند که در دوران شاه در زندان تحت شکنجه شدید بوده اند.

حالا، فعالان سیاسي مي گویند که برخورد حکومت با زندانیان شدیدتر است. کروبي گفته است که به او اطلاع داده اند که معترضان ، چه زن و چه مرد، توسط زندانبانان خود بیرحمانه مورد تجاوز قرار گرفته اند و از لحاظ روحي و جسمي آسیب دیده اند.

مخالفان مي گویند که دستکم 72 نفر در جریان اعتراض هاي بعد از انتخابات کشته شده اند. دولت تعداد قطعي کشته شدگان را 30 نفر اعلام کرده است.

سختگیري هاي رسانه اي باعث شده است که خبرنگاران از صحنه تظاهرات خیاباني دور شوند و دستگیري دست جمعي رهبران مخالف دولت جنبش را با کمبود رهبران بلقوه اش مواجه کرده است.

با این حال حضور مخالفان در اینترنت و فرستادن دقیقه به دقیقه تصاویر و منتشر کردن آن بر روي سایت هایي چون توییتر و فیس بوک، دیگران را در جریان سرکوب هاي بعد از انتخابات قرار داده است.

سردار محمد علي جعفري رئیس سپاه پاسدارن که نیروي تحت فرماندهي اش بزرگترین ابزار سرکوب اعتراضات گسترده بودند، روز یکشنبه گفت که رهبر انقلاب ایران، آیت الله علي خامنه اي از سپاه به دلیل "پایان دادن به آشوب ها" تقدیر کرده است.

به گفته سایت مخالف دولت موج کمپ، عبدالله مومني، فعال دانشجویي به جرم اقدام علیه امنیت ملي و شرکت در تظاهرات به هشت سال زندان محکوم شده است.

این وبسیات به نقل از همسر مومني، فاطمه آدینه وند نوشت که این حکم نا عادلانه است و حضور مومني را در تظاهرات خیاباني تکذیب کرد.

مومني سخنگوي تشکل دانشجویي به اسم دفتر تحکیم وحدت بود. او در روز 21 ژوئن در ستاد تبلیغاتي کروبي که در انتخابات ریاست جمهوري شرکت کرده بود، دستگیر شد.

۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه

بازداشت يكی ديگر از دانشجويان دانشگاه شيراز

یک دانشجوی دانشگاه شیراز شنبه 23 آبان درون دادگاه انقلاب شیراز بازداشت شد.

به گزارش خبرنامه اميركبير وی که برای پیگیری وضعیت دانشجويان بازداشت شده در روز 13 آبان به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود، به دستور شخص دادستان بازداشت شد.

دانشجوی بازداشت شده به بازداشتگاه اطلاعات شیراز منتقل شده است.

۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه

خودکشی پزشک کهریزک؛ او چه چیزی را دیده بود؟

رادیو آلمان: سایت‌های ایرانی خبر می‌دهند که دکتر رامین پوراندرجانی، که محل خدمتش به عنوان پزشک وظیفه در زندان کهریزک بوده، خودکشی کرده است. هنوز جزئیات خودکشی او مشخص نیست و نیز مشخص نیست که پس از افشای فجایع کهریزک بر او چه گذشته است.

اطلاعات موجود بر روی اینترنت حاکی از آن است که رامین پوراندرجانی، ۲۶ سال داشته است. او در دانشگاه تبریز تحصیل کرده و محل مأموریتش به عنوان پزشک وظیفه‌ی بهداری نیروی انتظامی تهران زندان کهریزک بوده است.

رامین پوراندرجانی در دوره‌ی انباشته شدن زندان کهریزک از دستگیرشدگان حرکت‌های اعتراضی، در این زندان حضور داشته و طبعا می‌بایست بسیاری از رخدادهای این زندان را مشاهده کرده باشد.

خبر خودکشی پزشکی که در کهریزک حضور داشته بر ابعاد پرونده‌ی این زندان می‌افزاید. قول‌های رسیدگی به فجایع رخ‌داده در این زندان تا کنون عملی نشده‌اند.

هنوز مقامات قضایی و نیز نمایندگان دخیل در ماجرا درباره‌ی خبر خودکشی پزشک وظیفه‌ی زندان کهریزک اظهار نظری نکرده‌اند. این خبر طبعا به ابهام‌های موجود می‌افزاید.

پرسش‌هایی طرح می‌شود از جمله در این مورد که رامین پوراندرجانی چه دیده و پس از برملا شدن فجایع کهریزک زیر چه فشارهایی قرار گرفته است.

آیا یارانه به چینی‌ها هم هدفمند می ‌شود؟

روزنامه دنیای اقتصاد: مدت‌ها است که فریاد تولید‌کنندگان داخلی از «واردات بی‌رویه» و به حاشیه رانده شدن تولیدات داخلی به آسمان رسیده است.
اغلب‌اين اعتراضات مربوط به واردات کالاهای چینی به قیمت‌های ارزان است و گفته مي‌شود که برخی از کارخانجات داخلی صرفه خود را در آن دیده‌اند که «کالاهای‌ايرانی» خود را نیز در چین تولید و با نام و نشان‌ايرانی خودشان به کشور وارد کنند. دامنه‌اين اعتراضات به جايي رسید که از چندی پیش دولت دست به افشای کالاهای بی‌کیفیت وارداتی زد و فهرست‌هايي از‌اين قبیل کالاها را منتشر ساخت.
این قبیل اعتراضات‌، به ویژه در شرایط بحرانی اقتصاد جهان‌، کاملا قابل درک است. همان‌طور که معاون محترم وزارت صنایع اخیرا در مصاحبه‌اي توضیح داده‌اند‌، در حال حاضر یکی از دو مشکل اصلی صنایع کشور ما «دشواری فروش» و به بیان دیگر محدود شدن تقاضا برای تولیدات آن‌ها است. (‌مشکل دیگر‌، در‌اين مصاحبه‌، کمبود نقدینگی در واحدهای تولیدی عنوان شده بود). روشن است که در شرایطی که تقاضای بازار محدود و فروش دشوار است‌، واردات کالاهای خارجی‌، آن هم به قیمت‌هايي که گاه به نحو حیرت انگیزی ارزان به نظر مي‌رسند‌، عرصه را بر تولیدکنندگان داخلی تنگ‌تر مي‌کند و بر دامنه و شدت «مشکل فروش» آن‌ها مي‌افزاید. اما چه دلیلی دارد که تولیدکنندگان چینی بتوانند کالاهای خود را از فاصله‌اي دور و پس از پرداخت هزینه‌های گمرکی به بازارهای ما روانه نمایند و باز هم تولید کنندگان ما را از میدان به در کنند؟ دشوار مي‌توان پذیرفت که دلیل ارزانی کالاهای چینی‌، کیفیت نازل آن‌ها باشد. به برکت واردات گسترده از چهار گوشه جهان و نیز وفور تولیدات داخلی‌، بازارهای ما مملو از کالاهايي با کیفیت‌های متنوع و قیمت‌های متفاوت هستند و خریداران با در نظر گرفتن کیفیت و قیمت کالاها‌، انتخاب خود را انجام مي‌دهند.
در رابطه با ارزانی کالاهای وارداتی چینی البته مي‌توان از یارانه‌های آشکار و پنهان دولت چین به تولیدکنندگان و صادرکنندگان ‌اين کشور سخن گفت (که اخیرا ابعاد گسترده‌اي هم یافته) و نیز قاچاق کالا و «کم اظهاری» در گمرگ را موثر دانست.
با‌اين همه‌، ریشه مساله در سیاستی نهفته است که هیچ کس جز خود ما مسبب آن نیست و ‌اين نکته‌اي است که با عدد و رقم‌، به سهولت قابل اثبات است.
طی 12 ماه گذشته‌، (‌از نوامبر سال 2008 تا نوامبر امسال) ارزش یورو نسبت به دلار آمریکا نزدیک به 20‌درصد کاهش یافته است (‌به طور دقیق‌تر ‌اين کاهش 8/19‌درصد بوده است). (1) از آن جا که دولت با تدبیر چین‌، پول ملی خود را به دلار «وصل کرده» است‌، طی دوازده ماه گذشته ارزش یوآن چین نیز 7/19‌درصد نسبت به یورو تنزل کرده و نسبت به دلار عملا ثابت مانده است. (2) ‌اين قضیه شاید در وهله اول با مساله مورد بحث ما‌، یعنی دلایل ارزانی کالاهای چینی در بازار‌ايران بی ارتباط جلوه کند‌، اما در حقیقت چنین نیست.
بر اساس پيش‌بيني بانک مرکزی چین‌، اقتصاد‌اين کشور در سال 2009 تورمي‌ نزدیک به 2‌درصد را تجربه خواهد کرد. موسسات مستقل در اروپا‌، آمریکا و حتی هنگ کنگ‌،‌اين پيش‌بيني را به شدت اغراق آمیز خوانده‌اند و برآورد کرده‌اند که نرخ تورم در چین در سال 2009‌عددی منفی یا در حدود صفر خواهد بود.(3) به بیان دیگر‌، به طور متوسط قیمت کالاهای چینی به یوآن یا به دلار‌، امروز همان قدر است که یک سال پیش بوده‌اند.
از سوی دیگر و بر اساس آمار بانک مرکزی‌ايران‌، نرخ تورم در کشور ما طی 12‌ماه گذشته‌ اندکی کمتر از 17‌درصد بوده است. به بیان دیگر و به طور متوسط‌، طی یک سال گذشته‌، میانگین قیمت‌ها (‌و هزینه‌ها) در کشور ما (‌به ریال ) در حدود 17‌درصد در مقایسه با سال گذشته بالاتر رفته است.
در همین حال هر یوآن چین که در نوامبر سال گذشته میلادی معادل 1523 ریال قیمت داشت‌، در نوامبر سال جاری به 1477 ريال تنزل کرده است و به بیان دیگر ارزش پول چین نسبت به ریال در‌اين مدت 3‌درصد هم کاهش یافته است.‌ اين بدان معنی است که فقط در 12‌ماه گذشته‌، تولید کنندگان‌ايرانی در مقایسه با رقبای چینی شان در حدود 20‌درصد «عقب رفته‌اند» یعنی قیمت‌های فروش آن‌ها (‌به یوآن یا دلار) نسبت به رقبای چینی 20‌درصد افزایش یافته است. معنی دیگر‌اين مطلب‌اين است که به طور متوسط قیمت کالاهای چینی طی یک سال گذشته 20‌درصد نسبت به کالاهای‌ ايرانی ارزان‌تر شده‌اند و اگر فرض کنیم که در دوازده ماه گذشته «سایر عوامل» کم و بیش ثابت مانده باشند‌، اکنون تولید‌کنندگان ‌ايرانی باید با کسانی رقابت کنند که هزینه‌ها و قیمت کالاهایشان نسبت به سال گذشته 20‌درصد از آن‌ها ارزان‌تر شده است. در‌ اين شرایط کاملا طبیعی است که صادر کنندگان چینی که به برکت‌ اين تغیير و تحول‌، در حقیقت از یارانه‌اي 20‌درصدی برخوردار شده‌اند‌، با سهولت بیشتری تولیدکنندگان داخلی را از میدان به در کنند.
آنچه که گفته شد البته فقط در مورد 12ماه گذشته است‌، در حالی که تورم دو رقمي‌و سیاست تثبیت نرخ ارز ما قدمتی ده ساله دارد. در‌اين رابطه از سیاست‌های بازدارنده تعرفه‌اي نیز کار چندانی ساخته نیست، زیرا اولا دشوار مي‌توان همه ساله تعرفه روی کالاهای چینی را به‌اندازه تفاضل تورم ما و آن کشور افزایش داد و اگر هم چنین کاری میسر باشد‌، نتیجه اصلی و اولیه آن جهش قاچاق کالا و کم اظهاری گمرکی خواهد بود. در ‌اين روزها که بحث هدفمند کردن یارانه‌ها داغ است و دولت بر آن است که یارانه‌های بی منطق و مختل کننده را حذف و سایر یارانه‌ها را نیز هدفمند سازد‌، ‌آيا زمان آن نرسیده که یارانه پرداختی به صادرکنندگان چینی را نیز مشمول‌ اين قانون نماید و تولیدکنندگان داخلی را در شرایطی متعادل‌تر و منصفانه تر روانه رقابت با آن‌ها سازد؟ و به راستی در میان خیل یارانه‌هايی که هم اکنون پرداخت مي‌شوند‌، آيا نمونه‌اي را سراغ داریم که بیش از یارانه پرداختی به صادر کنندگان خارجی که حاصل سیاست‌های ارزی ما است‌، به تولیدکنندگان و صادر کنندگان کشور ما لطمه زده باشد؟

1 - کلیه آمار مربوط به نرخ‌های برابری ارزها از منبع زیر استخراج شده‌اند: FX history. oanda.com
2 - در 22 نوامبر سال 2008 هر دلار معادل 843/6‌یوآن بود. در 12‌نوامبر سال 2009 هر دلار با 836/6‌یوآن معامله شد.
3 - Bloomberg. Aug.21, 2009

۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

محمدرضا شجريان:ساكت نخواهيم نشست

تاكنون بارها به سازمان‌هاي گوناگون براي افتتاح موزه و كارهاي مختلف و اهداف مورد نظر اهالي موسيقي رجوع كرديم و اگر لازم باشد براي يازدهمين بار نيز به آنجا خواهيم رفت و تا جواب نگيريم ساكت نخواهيم نشست.

محمدرضا شجريان در حاشيه مراسم افتتاح موزه موسيقي در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا با ابراز خرسندي از بازگشايي اين موزه گفت : ‌فكر مي‌كنم افتتاح اين موزه قدم بسيار خوبي است و هسته اوليه‌اي است كه بايد آبياري شود تا به هدف برسد. البته‌ ما هنرمندان كه در هر زمينه‌اي براي كارهاي موزه حضور داريم و مردم علاقه‌‌مند هم با استقبال خود به ارتقاء موزه كمك خواهند كرد.

وي خاطر نشان كرد:‌اگر مسئولان به علاقه مردم و هنرمندان توجه كنند و با ما در زمينه بسط و گسترش اين موزه همكاري كنند‌، قطعا موزه‌‌اي بسيار خوب خواهد بود و من مثل هميشه اميدوارم.

وي در پايان افزود:‌ تاكنون بارها به سازمان‌هاي گوناگون براي افتتاح موزه و كارهاي مختلف رجوع كرديم و اگر لازم باشد براي يازدهمين بار نيز به آنجا خواهيم رفت و تا جواب نگيريم ساكت نخواهيم نشست.
منبع : http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=72883

۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعه

شعری سبز برای مردمی سبز

سبز سبزم ریشه دارم
ریشه ای دیرینه دارم
من در سرزمین آریا ، هم
می نویسم روی خاک ، هم
عشق ، آزادی ، بها دارد
رنگ من عشق است ورنگ عشق سبز است
اما ، سبز بودن هم بها دارد
A.R

۱۳۸۸ آبان ۱۸, دوشنبه

تازه ترین مصاحبه مهندس میرحسین موسوی

مهندس میرحسین موسوی در تازه ترین مصاحبه خود ببه بیان دیدگاه هایشان پرداختند: من احساس می کنم تمایل قدرت برای مطلق کردن خود، در بخش های مختلف نظام یک فساد ساختار یافته، پیدا کرده است *یکی از سئوال‌هایی که در انتخابات مطرح شد این بود که سیصد میلیارد دلار چه شده است؟ *در زمان جنگ اگر فساد اقتصادی مطرح می شد، سریع مورد توجه قرار می‌گرفت. کوچکترین فسادی، بزرگ دیده می شد. اگر در سطح دولتی گفته می شد که ده هزار دلار گم شده و تکلیفش روشن نیست و مشخص نیست کجا هزینه شده، ممکن بود که منجر به سقوط دولت بشود. در حالی که الان بحث میلیاردها دلار هست ولی هیچکس حساسیت نشان نمی دهد *همین لایحه هدفمند کردن یارانه ها اگر اول انقلاب بود به این شکل طرح نمی شد. اصل این لایحه چیز بدی نیست. اما اینکه ما بیاییم از یک طرف حذف یارانه ها را مطرح کنیم و بنزین را گران نماییم و از سوی دیگر بودجه مترو داده نشود. از یک طرف امور مردم به دلیل بهای سنگین بنزین مختل شود و از طرف دیگر به تامین وسایل حمل و نقل عمومی اهمیت ندهیم، برای مردم مشکل ایجاد می کند. *اگر در یک نظام، مردم برایشان عادی باشد که حقوقشان پایمال بشود و آنها چیزی نگویند؛ آن نظام بسوی دیکتاتوری و خشونت سیر می کند *بنده اعتقاد قطعی دارم که واگذاری پیمانهای چند میلیارد دلاری به سپاه، نه نفع کلیت نظام است و نه به نفع سپاه * هستند کسانی که نان خود را از این راه می خورند. واقعا من نمی دانم دین و ایمان دارند یا نه. الان فضای تهمت خیلی رواج دارد. ما افرادی داریم که اگر پرونده هایشان با نگاه امام گشوده شود پرونده های بسیار آلوده ای دارند. اینها آمدند یکدفعه یک حرکت عظیم مردمی را می گویند که به منافقین ارتباط دارند و ... . *مصلحت کشور این است که آن فضایی که به عنوان غیر خودی برای خود تعریف می کنند، در کوچکترین سطح و اندکترین وجه ممکن باشد. اگر غیر از این باشد، باید در رفتار خود شک کنیم. نمی شود که در کشور هزاران هزار مدیر برجسته ای که خدمت کرده اند همه را کنار بگذاریم و به حاشیه ملحق بکنیم.
www.kaleme.com

۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

برنامه تجمع در دانشگاه شيراز در اعتراض به حمله لباس شخصی ها به دانشجويان

بر اساس بيانيه ای که در خوابگاه های دستغيب و مفتح در دانشگاه شيراز پخش شده است روز دوشنبه دانشجويان تجمع بزرگی در اعتراض به حمله وحشيانه نيروهای لباس شخصی در روز 13 آبان به دانشجويان ، در محوطه مرکزی دانشگاه برگزار می شود. آنچه اين روز ها دانشجويان دانشگاه شيراز را به شدت خشمگين کرده است بيانيه بسيج دانشگاه شيراز بوده است که در آن از لباس شخصی ها به عنوان مردم ياد شده است و دانشجويان معترض به دولت در روز 13 آبان را جاسوسان اسراييل و آمريکا ناميده است و با توجه اينکه در بيانيه بسيج از حمله کنندگان به عنوان مردم ياد شده است بسياری از دانشجويان بر اين باورند که نيروهای لباس شخصی در ارتباط با بسيج دانشگاه می باشند. لازم به ذکر است که در روز 13 آبان تعداد زيادی لباس شخصی به صورت هماهنگ با چماق ، ميله های آهنی و باتوم های الکتريکی وارد دانشگاه شيراز شده و با ضرب و شتم شديد دانشجويان معترض عده ی زيادی از دانشجويان را از جمله تعداد زيادی دانشجوی دختر را سوار موتورسيکلت ها کرده و ربوده اند به صورتی که هنوز از سرنوشت بسياری از آنان خبری در دست نيست .علاوه بر اين شنيده ها حاکی از اين است که در روز 13 آبان تعداد زيادی از مردم شيراز دستگير شده اند که شامل صد ها نفر می باشد و برای تمام افراد بازداشتی پرونده های قضايی تشکيل شده

۱۳۸۸ آبان ۱۳, چهارشنبه

فیلم؛ گرداندن تظاهرات توسط یک شیرزن ایرانی‌ ۱۳ آبان

درگیری شدید مردم با نیروهای ویژه در شیراز

طی خبر های رسیده روبروی خوابگاه ارم شیراز درگیری شدیدی بین مردم و نیروهای ویژه می باشد। لطفا به کمک مردم بشتایبد و در خانه نمانید

۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

مسیرهای راهپیمایی سبزها ، 13 آبان در شیراز

در شيراز راهپيمايي از دو مسير سه راه پيروزي به سمت حرم مطهر شاهچراغ(ع) و ميدان شاهزاده قاسم به سمت حرم مطهر راس ساعت 9 صبح برگزار مي شود و از کلیه مردم حامی جنبش سبز برای شرکت در این راهپیمایی دعوت به عمل می آید

شیرازیها به استقبال 13 آبان میروند

سیزده آبان به همت دانشجویان و یاری مردم همیشه سبز شیراز حماسه ای دیگر در جهت فروپاشی دولت کودتا میسازیم و بدین وسیله از کلیه مردم حامی جنبش سبز دعوت می کنیم که از تمام استان فارس به ما بپیوندند تا با یاری حق مشتی محکم بر دهان دولت کودتا بزنیم

سیزده آبان فقط تهران نیست! شهرستانها را دریابید

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از اینکه انتخابات دهمین دورۀ ریاست جمهوری بدل به کودتای سنگدلانه‌ای شد تا رسوائیان، مسند قدرت رها نکنند و تخت زعامت بر سینۀ غرقه به خون ندای مردم ایران زمین بنا کنند بر دانشجو و جنبش دانشجویی ایران خزان نحسی گذشت، خزانی گُل سوز و سبزینه ستیز، قلم شکن و اندیشه کُش.

کودتاچیان دانشگاه را پادگان می‌خواهند و همین است که بر هر اندک شرری در هر دانشگاهی خاکستر وهن می‌پاشند و آتش به خرمن دانش و دانشجو می‌افکنند. حکایت آنچه در این چند ماه بر دانشجو گذشت نه حکایتی است سهل که در این مقال اندک گفتنی باشد، که قصۀ این غصه چنان صعب است که سنگ از شنیدن حدیث آن آب خواهد شد. اما عهد بر آن شد که دانشجویان دست در دست مردم شریف ایران ایام شادکامی و مراسم رسمی خود را که دیری است به تصرف غوغائیان و کودتاچیان در آمده است دوباره به دست خود بگیرند و در آن ایام صدای اعتراض خود را به گوش آدمیان و عالمیان برسانند. گیرم که خون آشام کودتا این حوادث را هم بی آنکه بوی خون از آن بلند کنند رها نکرده و نمی‌کنند.
از جملۀ این ایام است سالروز 13 آبان.تاریخ سه واقعۀ مهم در 13 آبان را به یاد دارد. اول تبعید امام خمینی بنیان گذار انقلاب در 13 آبان سال 1343. امامی که امروز بیشتر یاران او خانه نشین شده اند و آماج رگبار تهمت‌ها و سنگباران بی عدالتی‌ها. امامی که بی‌قدرترین سخنان ها امروز سخن او و اعلامیۀ 8 ماده ای اوست. دوم، کشتار دانش آموزان در 13 آبان 1357 توسط رژیم آدم خوار سلطنتی و شاه ملعون و سوم تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان 1358. واقعه‌ای که برخی از عاملین آن قلم شکسته و پای بسته به کنج زندان‌ها انداخته شده اند.
ما، دانشجویان سبز دانشگاه شیراز در اعتراض به دولت کودتا و حوادث خون بار پس از انتخابات، روز 13 آبان از حضور در کلاس‌های درس خودداری خواهیم کرد و همراه با اکثریت مردم شریف ایران در راه پیمایی روز 13 آبان صدای اعتراض برخواهیم افراشت و همچنین از خواهران و برادران ایمانی خود در سراسر دانشگاه ها و مدارس کشور دعوت به عمل می آوریم همصدا با مردم شریف ایران با عدم حضور خود در مدارس و دانشگاه ها، علم اعتراض برافرازند.